............. محسن صمدی .............

.......... سایت شخصی محسن صمدی......... MOHSEN SAMDADI
خبری


کارگزاران


سایت شخصی مهندس محسن صمدی
وب سایت
وب سایت
بورس سرا آنلاین

mohsen samadi

🔺 ℳ❆みֆΞЛ ⌛

آخرین مطالب
  • ۱۹ آذر ۹۶ ، ۲۳:۰۳ راز پیشرفت ژاپن
  • ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۰ کاریکلماتورهای تلخ و شیرین
  • ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۳۷ سخنان زیبا و آموزنده الهی قمشه ای
  • ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۱ 8 نکته برای افراد کم اراده
  • ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۲۱ خواب
  • ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۴۰ دل 7
  • ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۴۰ دل13
  • ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۳۹ دل12
  • آخرین نظرات
    نویسندگان


    ............. محسن صمدی .............

    .......... سایت شخصی محسن صمدی......... MOHSEN SAMDADI




    پیرمردی هر روز تو محله میدید پسرکی با پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد. 

    روزی رفت کتانی نو خرید و به پسرک داد. 

    پسرک کفش رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کردو گفت شما خدایید.

    پیرمرد لبش را گزید و گفت نه.

    پسرک گفت پس دوست خدایی چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم.

    مکس پین
    ۰۸ آبان ۹۳ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    هفت کلید طلایی آرامش در ارتباطات:

    یک: قضاوت دیگران تاثیری بر زندگی من ندارد.

    دو: مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند.

    سه: من مسول اصلاح یا تربیت کردن دیگران نیستم.

    چهار: از کسی در برابر لطفی که به او می کنم توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمی کنم.

    پنج: کسانی که رفتارناجوانمرادنه با من داشته اند توسط کاینات مجازات خواهند شد هرچند که من هرگز متوجه این نشوم.

    شش: دنیا سخاوتمند تر از آن است که موفقیت کسی راه موفقیت مرا تنگ کند.

    هفت: ملاک من رفتارشرافتمدانه و انسانی است نه مقابله به مثل.

    مکس پین
    ۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۱:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    مسجدی کنارمشروب فروشی قرارداشت وامام جماعت آن مسجددرخطبه هایش هرروزدعا می کردخداوندا زلزله ای بفرست تا این میخانه ویران شود.روزی زلزله آمدودیوارمسجدروی میخانه فروریخت.ومی خانه ویران شد.صاحب می خانه نزدامام جماعت رفت وگفت تودعا کردی می خانه من ویران شودپس بایدخسارتش رابدهی!

    امام جماعت گفت مگردیوانه شدی!مگرمی شودبادعای من زلزله بیایدومیخانه ات خراب شود!پس به نزدقاضی رفتند.

    قاضی باشنیدن ماجراگفت:درعجبم که صاحب میخانه به خدای توایمان دارد،ولی توکه امام جماعت هستی به خدای خودایمان نداری!!!!!


    ((صادق هدایت))

    مکس پین
    ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    بهترین پستی که تا حالا دیدم....:



    تولد چیست؟

    این سوالی بود که بی بی سی برای مجموعه ای از کاربرانش در سراسر دنیا مطرح کرد و بسیاری به آن جواب دادند که بهترین پاسخ از دکتر عبدل ارسال شد که گفته بود:

    تولد تنها روزیست که مادر در برابر گریه های شما لبخند میزند..!!

    مکس پین
    ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.

    به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟»

    گفت: «عقل.»

    پرسید: «جای تو کجاست؟»

    گفت: «مغز.»

    از دومی پرسید: «تو کیستی؟»

    گفت: «مهر.»

    پرسید: «جای تو کجاست؟»

    گفت: «دل.»

    از سومی پرسید: «تو کیستی؟»

    گفت: «حیا.»

    پرسید: «جایت کجاست؟»

    گفت: «چشم.»

    سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»

    جواب داد: «تکبر.»

    پرسید: «محلت کجاست؟»

    گفت: «مغز.»

    گفت: «با عقل یک جایید؟»

    گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.»

    از دومی پرسید: «تو کیستی؟»

    جواب داد: «حسد.»

    محلش را پرسید.

    گفت: «دل.»

    پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»

    گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»

    از سومی پرسید: «کیستی؟»

    گفت: «طمع.»

    پرسید: «مرکزت کجاست؟»

    گفت: «چشم.»

    گفت: «با حیا یک جا هستید؟»

    گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»

    مکس پین
    ۰۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    |

    ๑۩۞۩๑ ♬✿.。.:* ★ ☆ εїз℡❣
    مکس پین
    ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

    روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند...

    ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین می‌اندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمی‌دارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ می‌گذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش می‌شود. ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش می‌گذارد!!!

    ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا می‌اندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد می‌کند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ می‌کند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ می‌کند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او می‌گوید..!!

    ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ می‌فرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان می‌افتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ. بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.

    مکس پین
    ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۷:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

    متن خطبه امام حسین علیه السلام در منا (سال 58 هجری)

     باسمه تعالی

    این خطبه که در جمع خواص و اصحاب پیامبر ایراد شده با خطاب قرار دادن خواص و نفوذی ها مسئولیت سنگین آنها را گوشزد میکند.البته این پیام برای تمام خواص تاریخ است نه فقط محدود به آن زمان.  با تامل در این خطبه غراء خط و مشی ما مشخص میشود.


    تحف العقول عن آل الرسول؛ ص240   


    اعْتَبِرُوا أَیُّهَا النَّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَوْلِیَاءَهُ مِنْ سُوءِ ثَنَائِهِ عَلَى الْأَحْبَارِ إِذْ یَقُولُ لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ قَالَ لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِلَى قَوْلِهِ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ وَ إِنَّمَا عَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِینَ بَیْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ رَغْبَةً فِیمَا کَانُوا یَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا یَحْذَرُونَ وَ اللَّهُ یَقُولُ- فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَبَدَأَ اللَّهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّیَتْ وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا هَیِّنُهَا وَ صَعْبُهَا وَ ذَلِکَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَیْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا...


    ای مردم! از آنچه خداوند اولیای خود را با نکوهش از عالمان یهود پند داده است، عبرت بگیرید؛ آنجا که می‌فرماید:« چرا خداگرایان و عالمان دینی مردمان را از گفتار گناه آلودشان باز نمی‌دارند؟ » و آنجا که فرموده است:« آن کسانی از بنی اسرائیل که کفر ورزیدند، از رحمت خدا دور شدند  تا آنجا که فرموده است  چه بد است آنچه می‌کردند.» و خداوند آنان را بدین سبب نکوهش کرده‌است که کارهای زشت و تباهگری ستمگرانی را که در میان ایشان بودند، می‌دیدند ولی آن ستمگران را از آنچه می‌کردند باز نمی‌داشتند، به طمع اینکه از جانب آنان به نوایی و بهره‌ای برسند و یا می‌ترسیدند که از آنان گزندی ببینند، با اینکه خداوند می‌فرماید:« از مردمان نترسید و از من بترسید.» و می‌فرماید:« مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.» و خداوند بدین سبب سخن خود را با امر به معروف و نهی از منکر به عنوان فریضه‌ای از سوی خود آغاز کرده که آگاه بوده است چون این فریضه ادا گردد و برپاداشته شود تمام فرایض و واجبات دیگر، از آسان و دشوار برپا داشته شوند، و این از آن روست که امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است همراه با رد مظالم و مخالفت با ستمگر و تقسیم درآمدهای عمومی و غنیمت‌های جنگی و جمع‌آوری زکات و صدقات از جای خود و صرف آن در جای خود.   

     

    ثُمَّ أَنْتُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَةٌ وَ بِالنَّصِیحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللَّهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ یَهَابُکُمُ الشَّرِیفُ وَ یُکْرِمُکُمُ الضَّعِیفُ وَ یُؤْثِرُکُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَ لَا یَدَ لَکُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِی الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِی الطَّرِیقِ بِهَیْبَةِ الْمُلُوکِ وَ کَرَامَةِ الْأَکَابِرِ أَ لَیْسَ کُلُّ ذَلِکَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا یُرْجَى عِنْدَکُمْ مِنَ الْقِیَامِ بِحَقِّ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُمْ عَنْ أَکْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ فَلَا مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِی خَلَقَهَا وَ لَا عَشِیرَةً عَادَیْتُمُوهَا فِی ذَاتِ اللَّهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللَّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَاناً مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِیتُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللَّهِ أَنْ تَحُلَّ بِکُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّکُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ کَرَامَةِ اللَّهِ مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ یُعْرَفُ بِاللَّهِ لَا تُکْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِی عِبَادِهِ تُکْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَفْزَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِکُمْ تَفْزَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ اللَّهِ ص مَحْقُورَةٌ وَ الْعُمْیُ وَ الْبُکْمُ وَ الزَّمْنَى فِی الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تُرْحَمُونَ وَ لَا فِی مَنْزِلَتِکُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مَنْ عَمِلَ فِیهَا تُعِینُونَ وَ بِالْإِدْهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ کُلُّ ذَلِکَ مِمَّا أَمَرَکُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهْیِ وَ التَّنَاهِی وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ


     ای مردمان نیرومند! شما گروهی هستید نامور به دانش و نامدار به نیکویی، و معروف به خیرخواهی که به عنایت خدا در دل مردمان مهابتی پیدا نموده‌اید؛ شرافتمند از شما پروا کند و ناتوان گرامیتان دارد و آنان که با شما هم‌درجه و هم‌پایه‌اند و بر ایشان مزیتی ندارید، شما را بر خود مقدم می‌دارند. هرگاه نیازمندان از رسیدن به نیاز خود محروم مانند، شما را واسطه گیرند، و شما با هیبتی چون هیبت شهریاران، و بزرگواری بزرگان در راه، گام برمی‌دارید. آیا این همه از آن رو نیست که شما به مرتبتی دست یافته‌اید که مردمان به شما امید دارند تا به حق خدا قیام کنید؟ و اگر در اقدام به برپایی بیشتر حقوق الهی کوتاهی ورزید، حق پیشوایان را خوار شمرده‌اید؟ اما درباره حق ناتوانان، چنین است که آن را تباه ساخته اید. ولی در مورد آنچه حق خود می‌پندارید، برخاسته‌اید و بدان دست یافته‌اید؛ نه مالی ( در راه حق ) داده اید، و نه جانی در راه جان‌آفرین به خطر افکنده‌اید، و نه برای خدا با گروهی [که حق و عدالت را زیر پا می‌گذارند] در افتاده‌اید. شما کسانی هستید که از خداوند تمنّای بهشت می‌کنید و همجواری پیامبران را می‌جویید و امان از عذاب خدا را می‌خواهید؛ اما من بر شما از آن می‌ترسم که انتقامی از انتقام‌های الهی بر سرتان فرود آید، زیرا شما به سبب کرامت الهی به جایگاهی دست یافته‌اید که بر دیگران برتری و پیشتازی پیدا کرده‌اید و در حالی که خدا‌شناسان و نیکان ( از جانب مردمان ) بزرگداشتی نمی‌بینند، شما به خاطر خدا در میان مردم ارجمندید. و من از آن رو بر شما بیمناکم که شما برای شکسته‌شدن برخی از پیمان‌های پدرانتان به هراس می‌افتید و نگران می‌شوید، اما به چشم خود می‌بینید که پیمان‌های الهی شکسته شده و قوانین دینی زیر پا گذاشته شده است، ولی هراس نمی‌نمایید؛ و نیز پیمان‌های رسول خدا خوار و بی‌مقدار گشته است و شما اهمیت نمی‌دهید و کوران و لالان و زمینگیران در همه‌ی سرزمین‌های اسلامی وانهاده مانده‌اند و بر آنان ترحمی نمی‌شود و شما در خور مسئولیت خویش و در حد توانایی خود، کاری نمی‌کنید و نیز بدان کس که در این جهت کار می‌کند، مددی نمی‌رسانید و با سازش و همکاری با ستمکاران خود را آسوده می‌دارید. تمام اینها از آن چیزهاست که خداوند شما را مأمور به جلوگیری فردی و همیاری جمعی برای جلوگیری از آنها کرده است و از آن غافلید.

     

    وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِیبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ کُنْتُمْ تَشْعُرُونَ ذَلِکَ بِأَنَّ مَجَارِیَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْکَامِ عَلَى أَیْدِی الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ فَأَنْتُمُ الْمَسْلُوبُونَ تِلْکَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِکَ إِلَّا بِتَفَرُّقِکُمْ عَنِ الْحَقِّ وَ اخْتِلَافِکُمْ فِی السُّنَّةِ بَعْدَ الْبَیِّنَةِ الْوَاضِحَةِ وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِی ذَاتِ اللَّهِ کَانَتْ أُمُورُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ تَرِدُ وَ عَنْکُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَیْکُمْ تَرْجِعُ وَ لَکِنَّکُمْ مَکَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ وَ اسْتَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِی أَیْدِیهِمْ یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِکَ فِرَارُکُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُکُمْ بِالْحَیَاةِ الَّتِی هِیَ مُفَارِقَتُکُمْ فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِی أَیْدِیهِمْ فَمِنْ بَیْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَیْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِیشَتِهِ مَغْلُوبٍ یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ وَ یَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْیَ بِأَهْوَائِهِمْ اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ وَ جُرْأَةً عَلَى الْجَبَّارِ فِی کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِیبٌ یَصْقَعُ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَةٌ-وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لَا یَدْفَعُونَ یَدَ لَامِسٍ فَمِنْ بَیْنِ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ ذِی سَطْوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَدِیدٍ مُطَاعٍ لَا یَعْرِفُ الْمُبْدِئَ الْمُعِیدَ فَیَا عَجَباً وَ مَا لِیَ لَا أَعْجَبُ وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ بِهِمْ غَیْرِ رَحِیمٍ فَاللَّهُ الْحَاکِمُ فِیمَا فِیهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِی بِحُکْمِهِ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَنَا اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنُرِیَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکَامِکَ فَإِنْ لَمْ تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَةُ عَلَیْکُمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیِّکُمْ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ.


    مصیبت شما از مصایب همه‌ی مردم سهمگین‌تر است، زیرا در حفظ پایگاه عدالتخواهانه‌ی عالمان کوتاهی کرده‌اید و اجازه‌ی چیرگی به ستمگران داده‌اید و ای کاش می‌دانستید و توجه می‌نمودید. زمام امور و اجرای احکام باید به دست عالمان الهی باشد که به احکام خدا دانایند و بر حلال و حرام خدا امینند. این پایگاه از شما گرفته شده است، و این پایگاه را از شما نگرفتند مگر به سبب پراکندگی شما از حق و اختلاف شما در سنت پیامبر با وجود دلیل روشن. و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا تحمل به خرج می‌دادید زمام امور دین در اختیار شما قرار می‌گرفت و احکام خدا از سوی شما صادر می‌شد و مرجع مردمان، شما بودید. ولی شما ستمگران را در مقام خود جای دادید و امور حکومت خداوند را به آنان واگذاشتید تا به شبهه‌ها کار کنند و به راه شهوت‌ها روند. آنچه سبب گردیده است آنان را بر این مقام مسلط کنید، گریز شما از مرگ است و دلبستگی‌تان به زندگی دنیا که از شما جدا خواهد شد. شما ناتوانان را به چنگ آنان سپردید تا گروهی را به استضعاف کشند و درمانده‌ی تأمین حداقل زندگی کنند و به سخره کشند، و مملکت را به میل خود و به رأی و دلخواه خویش، زیر و رو و دگرگون کنند و به پیروی از تبهکاران و از روی گستاخی نسبت به خدای جبار، دل به رسوایی و هوسرانی بسپارند و از هیچ چیز پروا نکنند. در هر شهری گوینده‌ای و سخنرانی زبان باز و حیله ساز بر منبر دارند و تمام سرزمین‌های اسلامی بی‌دفاع زیر پایشان افتاده است و دستشان در همه جا باز است و مردم برده‌وار در اختیار آنانند و دست ظلمی را که بر سرشان می‌کوبد از خود دور نتوانند کرد. گروهی خودکامه و ستیزه‌جویند که بر ناتوانان تهاجم می‌کنند و سخت می‌گیرند، و گروهی فرمانروایند که خدا و قیامتی نمی‌شناسند [و هر چه بخواهند روا می دارند] شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که زمین در تصرف ستمگری دغلکار و باجگیری ستمکار و حاکمی نابکار است که بر مؤمنان رحم نیارد و جبّارانه حکم راند. پس خداوند در کشمکشی که ما داریم حکم کند، و به حکم خود در مشاجره‌ای که میان ماست داوری نماید. خدایا! تو می دانی آنچه که از ما رفت نه به خاطر رغبت در قدرت بود، و نه از دنیای ناچیز خواستن زیادت. بلکه می‌خواستیم نشانه‌های دین را بنمایانیم، و اصلاح را در شهرهایت ظاهر گردانیم، تا بندگان ستمدیده‌ات را ایمنی فراهم آید، و واجبات و احکام و سنت‌های تو اجرا گردد. پس اگر شما مردم را یاری نکنید و به ما حق ندهید، قدرت ستمکاران و بیدادگران همچنان بر سر شما خواهد بود و آنان همچنان به خاموش کردن نور پیامبرتان ادامه خواهند داد. خداوند ما را بسنده است که بدو توکل می‌کنیم و به او پناه می‌بریم و بازگشت همه به سوی اوست.

     

    مکس پین
    ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۷:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

    ده روش برای تغییر فکر

    1- خطاهای شناختی را بررسی کنید: افکار منفی خود را بنویسید تا نوع خطاهای شناختی خود را بیابید. با این کار با راحتی بیشتری می‌توانید مثبت‌تر و واقع‌بینانه‌تر با موضوع برخورد کنید.

    2- نشانه‌ها را بررسی کنید: به جای آن که فرض را بر درست بودن افکار منفی خود بگذارید، نشانه‌های واقعی آن را بررسی کنید. برای مثال، اگر احساس می‌کنید که هرگز کاری را درست انجام نمی‌دهید، می‌توانید بسیاری از کارهایی را که با موفقیت انجام داده‌اید فهرست کنید.

    3- روش معیار دوگانه: به جای آن که خود را بی‌رحمانه تحقیر و سرزنش کنید، با همان مهر و محبتی برخورد کنید که با دوست خود، اگر این حادثه برایش اتفاق می‌افتاد، گفت‌وگو می‌کردید.

    4- روش تجربی: اعتبار اندیشه‌ی منفی خود را آزمون کنید. مثلا اگر در حالت اضطراب، نگران حمله‌ی قلبی هستید، می‌توانید کمی ورزش و نرمش کنید. چند بار از پله‌های ساختمان بالا و پایین بروید. با این اقدام از سالم بودن قلب خود مطمئن می‌شوید.

    5- اندیشیدن در سایه‌های خاکستری: با آن که این روش به ظاهر کسل‌کننده است، اما تأثیر بسیار خوبی دارد. به جای آن که در جو "تفکر هیچ یا همه چیز" به مشکل بیندیشید، برای مشکل پیش آمده امتیازی از صفر تا صد در نظر بگیرید. وقتی اوضاع آن طور که مایل هستید بر وفق مراد شما نیست، به جای آن که خود را شکست‌خورده‌ی تمام‌عیار بدانید، موضوع را به طور نسبی بررسی کنید. ببینید از این موقعیت چه درسی می‌آموزید.

    6- روش بررسی: از دیگران سؤال کنید تا از واقع‌بینانه بودن افکار و تلقی‌های خود مطلع گردید. مثلا اگر معتقدید که اضطراب سخنرانی در حضور دیگران غیرطبیعی و مایه‌ی خجالت است، از دوستانتان بپرسید آیا آنها هم در مواقع مشابه احساس اضطراب کرده‌اند؟

    7- تعریف واژه هاا: وقتی به خود برچسب حقیر، نادان، بازنده یا احمق می‌زنید، از خود بپرسید "احمق"، "کودن"، "نادان" چه معنایی دارند. وقتی به این نتیجه رسیدید که چیزی به عنوان "نادان" وجود خارجی ندارد، وقتی فهمیدید "بازنده" بی‌مفهوم است، احساس بهتری پیدا می‌کنید.

    8- روش علم معانی: خیلی ساده از زبانی استفاده کنید که بار عاطفی کم‌تری داشته باشد. این روش برای برخورد با عبارت‌های "بایددار" مفید است. به جای گفتن «نباید این اشتباه را می‌کردم.» بگویید «اگر این اشتباه را نمی‌کردم، بهتر بود.»

    9- نسبت دادن مجدد: به جای آن که بی‌دلیل فرض را بر بدی خود بگذارید و خویشتن را به خاطر مشکل پیش آمد کرده سرزنش کنید، به عوامل بسیار متعددی که این مسئله را ایجاد کرده‌اند بیندیشید. به جای سرزنش خویش به حل مسئله بیندیشید.

    10- تحلیل سود و زیان: امتیازات و زیان‌های یک احساس (مانند عصبانی شدن از تأخیر قطار)، یک فکر منفی (مانند هر قدر تلاش کنم بی‌فایده است.) یا یک انگاره‌ی رفتاری (مانند پرخوری و خوابیدن در رختخواب در وقت افسردگی) را فهرست کنید. همچنین می‌توانید از روش تحلیل سود و زیان برای اصلاح باورهای مخربی از نوع «من همیشه باید کامل و صد در صد بی عیب و نقص باشم.» استفاده کنید

    مکس پین
    ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۷:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    آزادی شهرام جزایری در حالی به وقوع پیوست که پرونده دیگری از فساد اقتصادی در ایران در جریان است و بابک زنجانی به عنوان متهم اصلی این پرونده در بازداشت به سر می برد. پرونده ای که در مقابل پرونده شهرام جزایری هیچ است. بر طبق سخنان سخنگوی کمیسیون اصل نود اتهامات بابک زنجان، برنگرداندن ۲ میلیارد و ۶۰ میلیون یورو معادل ۸ تریلیون و ....
    منبع .. شفاف
    مکس پین
    ۱۷ مهر ۹۳ ، ۱۰:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر